دوشنبه 1 تير 1394-20:6 کد خبر:11443

دو فکر و نظر متفاوت دو عضو شورای شهر ساری در یک نگاه:

دو نطق و بیانیه متفاوت از دو حقوقدان شورای شهر ساری

دو عضو حقوقدان شورای شهر ساری ،در دو مقام و جایگاه متفاوت، با بیان نطق خود،نظرات و افکار و اهداف جدیدی را اعلام کرده اند.


به گزارش خزرخبر،سید محمد آقامیری در مقام استعفاء و خداحافظی  از شورای شهر و محمد حسن محمدی کیادهی نیز در مقام ورود مجدد به شورای شهر بیانیه و نطقی در حضور اعضای شورای شهر ساری و رسانه ها قرائت کردند که عینا منتشر می شود.

آخرین نطق عضو حقوقدان و مستعفی شورای شهر ساری:

 

سرمايه بزرگ زندگي ام خدمتگزاري به شما است

 

 

سيد محمد آقاميري كه براي شركت در انتخابات آتي مجلس از عضويت شوراي شهر ساري استعفا داد در جلسه يك صد و بيست وششم اين شورا آخرين نطق خود را ايراد كرد.

به گزارش خزرخبر، در اين نطق آقاميري آخرين صحبت هاي خود را با همكاران شورايي و شهروندان بيان نمود مشروح اين نطق بشرح زير است :

بسم الله الرحمن الرحيم

با درود و سلام بر ارواح طيبه شهدا و امام شهدا و آرزوي تندرستي براي مقام معظم رهبري

رياست محترم، اعضاي محترم، اصحاب رسانه ؛حلول ماه مبارك رمضان را تبريك عرض مي كنم اميد آنكه از روزه بطن بگذريم و به روزه دل برسيم در ماه رمضان، ماهي كه امام سجاد در صحيفه اش مي فرمايد: احمدالله الذي جعل من تلك السبل شهره، شهر رمضان، شهرالصيام و شهرالاسلام و شهرالطهور و شهرالتميحص و شهرالقيام (شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن هدي للناس و بينات من الهدي و الفرقان)

رمضان ماه عترت و قرآن، ماه بيداري جسم و جان، ماه فيض و احسان، عشق و عرفان است رمضان شهرالله است شهر رمضان سيد الشهور سرور ماه است، و به نقل از پيامبر اسلام قرآن در ۲۳ ماه رمضان نازل شد ماه بركت و رحمت، ماه مغفرت و بخشش گناهان است، ماه ميهماني و ضيافت الهي است ماه زدودن گناهان است رمضان شهرالله ....... و هو ربيع الفقراء ماه رمضان ماه خدا و اين ماه بهار فقرا است.

امام صادق (ع) در جواب سوالي پيرامون علت تشريع روزه فرمودند: روزه بدين دليل واجب شده است كه ميان فقير و غني مساوات برقرار گردد و اين بخاطر آن است كه غني طعم گرسنگي را بچشد و نسبت به فقير اداي حق كند زيرا اغنيا معمولا هرچه را بخواهند براي آنها فراهم است خدا ميخواهد ميان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگي و درد و رنج را به اغنيا بچشاند تا به ضعيفان و گرسنگان رحم كنند.

همكاران محترم، اعضاي محترم وقتي خداوند ماه رمضان را به تعبير معصوم براي درك فقرا از اغنيا قرار ميدهد بياييم تمام تلاش و همت خود را در فرصت خدمتگزاري به محرومان كوتاهي نكنيم امام رحمه الله عليه در رابطه با خدمت به مردم مي فرمايند: كساني كه واقعاً دلشان براي اسلام و كشورشان مي تپد متوجه اين باشند كه پست، ميزان نيست مقام ميزان نيست رئيس دولت يا رئيس مجلس بودن ميزان نيست اين مقامات تمام مي شود آني كه هستند خدمت است .

خودم و شما وكلاي مردم را به كلام مولايمان حضرت علي(ع) متذكر مي شوم كه در نهج البلاغه مي فرمايد: اي جابر كسي كه نعمت هاي فراوان خدا به او روي كرد، نيازهاي فراوان مردم نيز به او روي مي آورد اگر مسئوليت ،يكي از نعمت هاي خداوند باشد، غفلت از آن مسئوليت بزرگي بر گردن ماست.

در حقيقت بر همه انسانها بويژه مسلمانان بخصوص شيعيان فرض است كه در فهم و بصيرت انديشه علوم همت و تلاش كنند امام علي (ع) در نامه معروف خود به مالك اشتر اشاره مي فرمايد حتي به او سفارش مي كند كه براي رفع برخي از نيازها مردم بايستي شخصاً اقدام نمايي زيرا رفع برخي از نيازهاي مردم فراتر از توان زيردستان باشد و يا خارج از حيطه وظايف آنها باشد.

ان شاء ا... مسئولين اعم از كشوري و استاني و شهرستاني اين روزها شخصاً جهت حل معضل مردم بويژه در فراهم نمودن مايحتاج ضروري اهتمام ورزند .

در حقيقت امام علي (ع) به ما مي آموزد كه نبايستي در برآوردن نياز مردم سهل انگاري كرد و كار امروز را به فردا موكول كنيم كه اين امر موجب نارضايتي مردم مي شود امري كه متاسفانه در جامعه ما رواج داشته و بعضاً به صورت يك فرهنگ غلط درآمده است و اين امر نشان دهنده ضعف مديريت مسئول است و پيامدي جز نارضايتي مردم را نخواهد داشت اين نكته همان چيزي است كه بارها و بارها از سوي مقام معظم رهبري به كليه مسئولان و مديران هشدار داده شده است و لذا طفره رفتن و دنبال بهانه بودن در رفع نيازها ي مردم ناپسند و در امر مديريت ناصواب مي باشد و خلاف مشي خدمت رساني است.

امروز دو صحنه فراروي من است ماندن براي اصلاح يا رفتن براي اصلاح شايد ترك صحنه يا سكوت در صحنه گاه به تزوير و گاه به تطميع براي فرزندي از تبار شجره طيبه امري غيرممكن است نمي دانم امروز چه بايد گفت از چه بايد بكنيم يا از چه كرديم؟؟ كه اولي مقدم بر ثاني است ازچه كرديم به وقت آتي سخن ها خواهم گفت ليك امروز طرح چه بايد بكنيم است كه مهمتر از چه كرديم است ؟؟؟

و بودند كسانيكه به جاي اينكه مرا بنوازند، مي زدند، به جاي آنكه همگامم باشند سد راهم مي شدند، به جاي اينكه حق شناسي كنند حق كشي كردند و به جاي دستگيري سيلي مي زدند.تا جائيكه در دوره چهارم شوراي شهر به خاطر انديشه سياسي ام و انتخاب شهردار جوان عبوري با اتهام عدم اعتقاد به اسلام و عدم التزام عملي به اسلام رد صلاحيتم نمودند اما از تنها پايگاهي كه چشم ياري داشتم و از پاداش درستي پندار و گفتار و كردارم داشتم، نوميد نشدم. از تنها پايگاهي كه چشم ياري داشتم، شما مردم فهيم مركز استان، در برابر توطئه ها و سرزنش ها و تضعيف هايم بوديد. چشم انتظارم، تنها به روي شما بازماند و شما بوديد كه تدبيرتان به ياري ام آمده و مايه اميدم شديد و شما بوديد كه پاداشم را داديد و تكليفم با خودم معلوم گرديد و حلاوت "اخلاص" را در دلم چشانديد كه هيچ قندي در كامم به شيريني آن نيست .

آنچه كردم تلاوت و قرائت نبود كه عمل به قرآن به قدر درك و فهم بود زيرا قرآن كريم در سوره مباركه هود آيه ۸۸ فرموديد:

و ما اريد ان اخالفكم الي ما انهاكم عنه ان اريد الّا الاصلاح مااستطعت و ما توفيقي الّا باللّه عليه توكلت و اليه انيب.

اگر شما را نهي مي كنم براي آن نيست كه خود سودي ببرم تا آنجا كه بتوانم قصدي جز به صلاح آوردنتان ندارم توفيق من تنها با خداست به او توكل كرده ام و به درگاه او روي مي آورم.

مردم شريف مركز استان، ولي نعمتان ؛

فراموش نكردم براي  چهار مرتبه در سنگر انتخابات شوراي اسلامي شهر ساري با دستان شما بلند شدم فراموش نكردم عهد با شما را كه هيچگاه از منافع مردم كوتاه نيامدم و بر سوگند خود وفادار بودم. خود و شما را فراموش نكردم تا از جيبتان كيسه ندوزم و پاك دست باشم و اكنون خود را در ميزان سنجش كلام حضرت امير، علي (ع) به گواهي ياران شورايي قرار مي دهم كه پس از مستقر شدن در كوفه فرمود "دخلتُ في بَلَدكم باثماني هذا و رحلتي هذا فان خرجت بغير ما دخلت فانّي من الخائنين "داخل شدم در شهر شما با اين لباس و با اين اسب اگر خارج شدم از شهر شما به غير اين ها پس من از خائنينم. شورا را لقمه ايي چرب و نرم و راحت الحلقوم نپنداشتم و بر تصميمات مديران ارشد استان در طول ايام مارك "الله" نزدم و سعي نكردم به فرقه سازي ،دسته بندي و جنگ هاي زرگري و به بحث هاي بي خود و به فكر هاي پوك و پوچ و به كينه هاي بي ثمر و به ندبه هاي بي اثر و يا به خنده هاي واهي بند شوم. آن ها فقط از يك چيز ميترسيدند از اين مي ترسند كه من از آن ها "تقليد" نمي كنم و مطيع نيستم آن ها از فهميدن و فهماندنم مي ترسند زيرا وكيل المله بودم نه وكيل الدوله. بدين سبب نگذاشتم چون گاو بدوشندم يا همچو خر بارم كنند يا چون اسب سوارم شوند روشم در برابر مسئولين حاكم در ادوار گذشته يا همكاري بود يا نقد و گاه اعتراض. همكاري با دولت در كسب امتياز همچون احداث نيرو گاه زباله سوز ، نقد دولت در اعمال تبعيض حقوق شهروندي و امتيازات مركز استان.اعتراض به دولت در استيفاي حقوق شهروندان مركز استان به خاطر تضييع حقوق مردم شايسته ساري و به همين دليل گهگاه مورد ستم قرار مي گرفتم نظير تضييع حقوق انتخاب شدنم.

امت شريف مسلمان:

فراموش نكردم حمايتم و هدايتم و تعقيب نظراتم در سه دوره تأييد خودتان بود اما امروز سرمايه بزرگ زندگيم كه خدمتگزاري به شماست ،خدمتي كه نه آغاز دارد و نه پايان روزي كه رنگ از رخسارم پريد و دل در سينه ام لرزيد و صدا در گلو پيچيد زيرا ندا آمد كه بيا چون حضرت حق جلّ و علا مرا براي خدمت زائرين حج تمتع امسال به حرم فرا خوانده بود در سمت مديريت حج تمتع تا در حجه الاسلام امسال در عرفات و مشعر و مني و درگاه معشوق در كعبه و مسجدالنبي و بقيع لبيك گويان دعا گوي شما باشم .

بخاطر تواضع و فروتني فرهيختگان شهر همچون شهردار جوان در به انتخاب گذاشتن خود به تصميم و مشورت كبائر و اهل خرد شهر و همكاران پارلمان شهر براي استمرار نهضت خدمت رساني و ياري تحقق انديشه تدبير و اميد و در ايام تحول عميق و رويدادي بزرگ با كسب حلاليت از خويش و كيش ترك از خود كرده تا در سنگر مجلس شوراي اسلامي سرباز خدمتگذار وطنم باشم.

با گذشت نيم قرن از عمر كه ايام جواني را در دوران جنگ تحميلي از كيان جمهوري اسلامي ايران و ولايت فقيه و ولي امر چون رزمنده اي ، جانباز ي نمودم و براي بقا و سربلندي كشور معلمي كوچك در فرهنگ و آموزش عالي سه دهه به كار فرهنگي عمر سپري نموده و با تجربه سه دوره عضو اصلي در شوراي شهر ساري به بضاعت خويش تدبير نموده و با اندوختن تجربه و آشنا به معضلات شهر و منطقه و استان و كشور در تناقض آمدن و نيامدن در هاله اي از ابهام وقتي فشار رواني مسئوليت همشهريانم به سراغم مي آيد وقتي به مشكلات اجراي اصولي طرح ها و برنامه ها مي نگرم با توكل به خدا به عرصه آمدم و از شما طلب ياري مي كنم زيرا از خداوند مي خواهم 

خدايا لذت را به بندگان حقيرت بخش و درد هاي عزيز را به جانم ريز

خدايا كار بي پاداش ،خدمت بي نان و عظمت بي نام عنايت و آخر الكلام

هر كه ما را ياد كرد ايزد مر او را ياد باد                هر كه ما را خوار كرد از عمر برخوردار باد

هركه اندر ره ما خاري فكند از دشمني           هر گلي كز باغ وصلش بشكفد بي خار باد                 

 كمترين :سيد محمد آقاميري

عضو سه دوره شوراي اسلامي شهر ساري

سپاس بيكران از مردم شريف

&&&&

اولین نطق عضو جدید و حقوقدان شورای اسلامی شهر ساری:

به گزارش خزرخبر،عضو جدید و حقوقدان شورای شهر ساری ،اولین نطق خود را در حضور اعضای خانواده و اعضای شورا و رسانه ها قرائت کرد.

محورهاي اصلي قسم نامه ، عصاره قوانين شورا و منشور خدمتگزاري است

 

محمد حسن محمدي كيادهي كه پس از استعفاي كوروش يوسفي به جمع اعضاي اصلي شوراي شهر ساري پيوست ، در جلسه يكصد و بيست و ششم اين شورا به اتفاق سيد مرتضي صالحي ديگر عضو علي البدل كه بجاي سيد محمد آقاميري وارد شوراي شهر مركز استان شده ، در جمع خبرنگاران و ساير اعضاي اين شورا مراسم سوگند را بجا آورد .

كيادهي پس از احراز عضويت شورا نخستين نطق خود را بشرح زير ايراد كرد :

 

بسمه تعالي

يا مجيب دعوه المضطرين يا كاشف كرب المكروبين يا غياث المستغيثين يا صريخ المستصرخين يا من لا تغلطه الحاجات و يا من     لا يبرمه الحال الملحين

اي اجابت كننده دعاي بيچارگان ، اي برطرف كننده گرفتاري گرفتاران ، اي دادرس دادرس جويان ، اي فريادرس فريادكشان ، و اي كه به غلط نيندازد او را حاجتهاي بسيار و اي كه به تنگش نياورند اصرارم اجمعين

اين همه گفتيم ليك اندر بسيج           بي عنايات خدا هيچم هيچ

          بي عنايات حق و خاصان حق          گر ملك باشد سياه هستش ورق

خداوند قهار و بزرگ را شاكرم كه امروز براي چهارمين مرتبه به لطف و بزرگواري شهروندان فهيم ساري به كتاب آسماني او قسم ياد مي كنم

آنچه قانونگذار در اين قسم نامه از عضو شوراي شهر مي خواهد كه در سر لوحه كار خويش قرار دهد در ۸ محور اساسي است كه تمامي آن در قوانين شوراي اسلامي گنجانيده شده است محورهاي اصلي قسم عبارتند از :

۱- تكيه بر شرف انساني

۲- حفظ امانت

۳-  انجام هرچه بهتر وظايف

۴-  كوشا بودن خدمت به مردم

۵-  مراعات قانون اساسي و ساير قوانين و مقررات

۶-  رعايت عدالت و انصاف در همه زمينه ها

۷-  رعايت صرفه و صلاح

۸-  اهتمام براي پيشرفت امور شهر و شهرداري

 

كه ان شاالله شيوه نامه اجرائي و انطباق اين قسم نامه با قانون شوراها را بصورت جداگانه تقديم همكاران خواهم كرد تا هم نزد پروردگار و قرآني كه بر آن قسم ياد نموده ايم و هم قانون و مردم سربلند و سرافراز باشيم

من در سه دوره گذشته شوراي اسلامي شهر ساري با فراهم نمودن ابزار اجرايي و ممارست با قانون توانسته ام زمينه اجراء دستورات اين قسم نامه را فراهم و به آن عمل كنم و فكر مي كنم رمز انتخاب پي در پي در چهار دوره شورا همين اجراي قسم نامه باشد كه لازم است كه هم از خداوند ستار بخاطر اين توفيق بزرگ و هم از شهروندان بخاطر اعتمادي كه به حقير داشته اند. سپاسگزار و شاكر باشم.

البته من با مردم بودن و در ميان مردم بودن و براي مردم بودن را سالهاست تجربه كردم و خود را وقف خدمت به مردم كرده ام و لذت آنرا نيز مي برم و الطاف خداوند را هم به عينه مشاهده مي كنم.

خداوند را شاكرم كه در عنفوان جواني و در دبيرستان در سن ۱۶ سالگي استارد خدمت و با مردم بودن را با پذيرش اولين مسئوليت انجمن اسلامي هنرستان كشاورزي شروع كردم و طعم شيرين خدمت به انقلاب و مردم راچشيدم آنقدر عطش خدمت در خود راتقويت كردم كه بعنوان اولين رئيس اتحاديه دانش آموزان انتخاب شدم و خيلي زود وارد حوزه فعاليت شهرستاني شدم و حلقه انتصال مسئولين و جوانان شدم و ضمن فعاليت تشكيلاتي براي انقلاب و مبارزه با ضد انقلابيون جوانان را نيز با روح انقلاب آشنا مي كردم.

پذيرش مسئوليت در سن ۱۷ سالگي و ورود به عرصه سياست اين فرصت را برايم بوجود آورد كه درك عميقتري نسبت به انقلاب و انقلابيون و ارتباط با آنان پيدا كنم و همزمان در سپاه پاسداران تازه تاسيس وارد شوم و شبها با پست دادن و گشت شهري و روزها با توجه به اينكه يك ورزشكار در رشته تكواندو بوده ام به آموزش بدنسازي برادران سپاه بپردازم .

ديگر در حلقه اصلي جوانان مبارز با گروهك هايي كه سهم خواهي مي كردند وارد شدم و با كمك دوستان و ساماندهي جوانان عليه توده اي ها گروهك پيمان و اقليت و اكثريت كمونيست و منافقان هم روشنگري مي كرديم و هم مبارزه و با تشكيل گروه الله اكبر در ساري كه بعد ها به نام پيروان ولايت فقيه تغيير نام يافت فعاليت مي كرديم كه شهيد حجت الاسلام شفيعي محمد باقر مهاجر و حجت مستشرق هم اعضاي آن بوده اند و دوستان ديگر مثل اكبراسدي ، ابوالفضل مستشرق ، صادق رنجبر ، عبد الله احمدي و ديگران در آن عضويت داشته اند و از تهران آقاي هادي غفاري آنرا حمايت مي كرده اند و اين تشكل در سطح استان بسيار فعال و موثر بود .

اين تشكل تلاش زيادي براي راي نياوردن بني صدر انجام داده بود ولي متاسفانه جو حاكم و بي بصيرتي دوستان موجب شد كشور ضربات زيادي با انتخاب بني صدر بعنوان رئيس جمهور متحمل شود .

در چنين اوضاع و احوال جنگ تحميلي بر ما تحميل شد و درست دو ماه بعد از جنگ براي دفاع پس از آموزش كوتاه به جبهه هاي جنگ سر پل ذهاب اعزام شده ايم و اولين شهيد يعني شهيد زارع را در سرآب گرم مشاهده كرديم و فصل جديدي از مبارزه را آغاز كردم كه ديگر از بحث شهرستاني خارج بود و دفاع از كشور و سرزمين بود ، صحنه هاي تنهايي تشنگي و گرسنگي و از دست دادن همسنگران جلوي چشم انسان هرگز پشتمان را خم نمي كرد و عاشقانه به رزم و دفاع ادامه مي داديم هدف در جبهه هاي جنگ پيروزي و يا شهادت بود آنقدر خلوص نيت و همدلي و هماهنگي مشهود بود كه انگار زمان حكومت آقا امام زمان (ع) است پدر و مادر برادر و خواهر و زن و فرزن در مرحله بعدي فكر همه رزمندگان بود اول انجام وظيفه و دفاع و اطاعت از ولي فقيه زمان امام خميني قدس اله نفس الزكيه مطرح بود و من رزمندگي را در جبهه هاي غرب و جنوب آنقدر ادامه دادم تا به فرماندهي رسيدم و پس از چندبار جراحت نهايتا با اصابت تركش فراوان به بدنم و دو تركش اصلي در ريه به افتخار جانبازي نائل شدم و يادم مي آيد براي بيرون آوردن تركشي اعزام به آلمان بودم ولي با اين تفكر كه چرا بودجه كشور صرف من شود از اعزام به آلمان انصراف دادم و همچنان دو تركش خمپاره در ريه من بعنوان امانت وجود دارد و گلايه ايي ندارم و خداوند را شاكرم اين جانبازي حدود يكسال مرا با بستري شدن در بيمارستان هاي تهران و ساري معطل كرده بود تا نهايتا با پذيرش مسئوليت بنياد مهاجرين جنگ تحميلي در سه شهر بابل ، بابلسر و فريدونكنار شش هزار جنگزده مهاجر را تحت پوشش داشتيم و به خدمت به آنان پرداخته بودم با آنكه آثار تركش آزارم مي داد ولي هرگز از زير بار مسئوليت شانه خالي نمي كردم و در اين مسئوليت بود كه عمق توطئه دشمن را لمس مي كردم و متوجه شدم رهبر كبير و فقيد كشورمان و مسئولين بلند پايه چقدر كار بزرگي را به پيش مي برند اينهمه آواره جنگي كه در حال زندگي كردن بودن و تازه مي خواستند طعم شيرين انقلاب را بچشند ولي چنين آواره و بي خانمان شده اند بطوري كه نه غذا و نه لباس و نه امكانات اوليه زندگي را داشتند و ما مي بايست تمامي امكانات را براي اين جنگزدگان و هموطنان خود آماده مي كرديم ، جنگ تحميلي آثار زيانباري را به خود همراه داشت كه نسل ما به رهبري امام بدرستي آنرا مديريت مي كرده اند و خداوند نيز حامي مخلصين و مومنان است در چنين شرايطي كه از يك سو جنگ چندين استان ما را بصورت مستقيم درگير كرده بود و استانهاي ديگر هم بمباران مي شده اند و دشمن حتي تا نزديكي شهر ما آمده و با بمباران نيروگاه شهيد سليمي نكا هم نفوذ كرده بود دشمن داخلي نيز بيكار نبوده است و با ترور نيروهاي حزب الهي و پاسداران و بمب گزاري و شهيد كردن نيروهاي موثر و ياران امام مثل شهيد بهشتي و رجائي و باهنر و رفسنجاني و رهبر معظم انقلاب و شهداي محراب سعي در بي ثباتي از داخل را داشته اند كه همگي اين فشارها و توطئه ها به سرانگشت آن امام سفر كرده و ياري خداوند بي تاثير بوده است بحث فرهنگي در آن اوضاع و احوال مورد سفارش رهبر فقيد و متوليان كشور بود كه من نيز مانند سربازي وظيفه شناس در سنگر فرهنگي يعني سازمان تبليغات اسلامي ساري وارد شدم و با پذيرش مسئوليت امور اجتماعي و انجمنهاي اسلامي ادارات ، كارخانجات و شهر و روستا فضاي فرهنگي جديدي را تجربه كردم و با ساماندهي كليه انجمن هاي اسلامي كه در آنروز ها در غياب شوراهاي اسلامي روستا و شهر و پايگاههاي مقاومت نقشي اول و اصلي را بازي مي كرده اند زمينه ساز افشاي توطئه دشمنان داخل و خارجي و بالا بردن سطح فرهنگي اعضا و مردم مي كرديم و آنقدر كار مي كرديم كه زمان شبانه روزي هم كم داشتيم و خدارا شكر كه موفقيت آميز بودن فعاليتم را هرگز فراموش نمي كنم.

كشوري كه در انقلاب و جنگ بخشي اعظم آن در نوار مرزي از بين رفته بود و در ساير شهرها نيز نيمه تعطيل شده بود مردم را به ستوه درآورد و از نظر روحي و رواني مشكلاتي بوجود مي آورد و باز هم آن بزرگ مرد تاريخ امام امت رحمه اله عليه و مسئولين بحث سازندگي شهر و روستا را در دستور كار قرار داده بودند كه من توفيق حضور در شهرداري ساري را براي اجراي منويات انقلاب يافتم و در طول خدمت در شهرداري ساري در تمامي پروژه ها رد پاي مرا مي توانيد پيدا كنيد چه زماني كه در مسئوليتهاي مياني شهرداري حضور داشتم و چه زماني كه بعنوان مسئول مافوق بوده ام و يادم مي آيد در زماني كه شهردار منطقه جنوب ساري بودم دنبال پروژه هاي بزرگ و نجات مردم از بن بست ريل آهن بودم و با دست خالي پروژه بزرگ كمربندي جنوبي را به عمق دو كيلومتر و عرض ۵۰ متر بازگشايي كردم و آنروز رئيس اداره راه و ترابري آقاي كريمي به من در شروع كار گفت اگر شما دو متر از اين كمربندي را توانسته ايد بازگشايي كنيد من يك سكه به شما جايزه مي دهم و من به او گفتم ما فرزندان امام خميني هستيم و او اين خودباوري را در ما بوجود آورد كه مي شود با دست خالي كارهاي بزرگ انجام داد او به ما ياد داده بود كه با ۵۰ نفر مي توانيم جلوي يك لشگر زرهي مقاومت كنيم او به ما ياد داد توكل به خدا مساوي است با انجام كارهاي بزرگ كه فقط بدست خدا قابل باور است و البته هنوز هم منتظر سكه او هستيم و البته در اين مدت از پذيرش مسئوليت هاي جنبي هم هرگز شانه خالي نمي كردم حضور در ستادهاي كمك به رزمندگان انجمنهاي انقلابي و حضور در نهادهاي انقلابي و شركت در تمامي صحنه هاي راهپيمايي و هدايت آنان و مخصوصا تشييع جنازه شهدا و از دلمشغوليهاي من بود حضور در ستادهاي انتخاباتي رئيس جمهوري – خبرگان رهبري – مجلس شوراي اسلامي از وظايف اصلي من بوده است و به آن افتخار مي كرديم و در عين حال پذيرش مسئوليتهاي ورزشي از رياست هيات تكواندو گرفته تا مديرعامل تيمهاي پايه شهرداري ساري و مسئوليت پشتيباني تيم سابق شهرداري ساري تا باشگاه داري و داشتن تيمهاي متعدد كه لازمه توجه به جوانان اين مرز و بوم بوده است و حتي براي مجلس شوراي اسلامي در سن ۳۰ سالگي كانديدا شدم و سعي در گرم كردن تنور انتخابات در حد خودم بودم خلاصه آنكه در انقلاب در دفاع مقدسي در سازندگي و عرصه فرهنگي هرگز فرد غايبي نبوده ام و از دوره اول شوراي اسلامي نيز كانديدا شدم و بعنوان اولين رئيس شوراي شهر ساري و اكنون كه دوره چهارم آنرا تجربه مي كنيم در هر چهار دوره مردم فهيم و شهروندان عزيز به من راي داده و بعنوان منتخب آنان وارد شورا شدم و فراز و نشيب هاي زيادي را تجربه كردم . با توجه به اينكه قبل از اينكه وارد شوراي اسلامي شوم در دفتر شهري استانداري به عنوان كارشناس شهرداري هاي استان انجام وظيفه مي كردم و همانطور كه دوستان استحضار دارند در غياب شوراهاي اسلامي استانداري بعنوان قائم مقام شورا انجام وظيفه مي كرده ام يعني ۵ سالي را كه من در دفتر شهري استانداري انجام وظيفه ميكردم را هم بايد يك دوره شوراي اسلامي آن هم در سطح استان تلقي كرد و در واقع من ۵ دوره شوراي اسلامي را تجربه مي كنم و خداي بزرگ را بخاطر اين توفيق شاكرم .

در ارزيابي انتخاب مكرر خودم كه از نسل اول تا كنون كه نسل سوم است عوامل زيادي را موثر مي دانم كه مهم ترين آن اين است كه به ۸ محور قسم نامه عمل نموده ام و با مردم صادق بوده ام و خدمت خالصانه را از دعاي اول اين نوشته الهام گرفته ام كه هرگز مراجعه كنندگان مرا به ستوه نياورده است . من دو كار مهم را در سرلوحه كار خود قرار دادم كه بيان گر عشق من به شهرم ساري و مردم آن است . يكي عدم خروج از ساري و پذيزرش مسئوليت در ساير استانها بود كاري كه ۸۰ درصد از همرزمان و دوستان من انجام داده اند و در تهران و ساير استانها هم نيز آدم هاي موفقي بوده اند دوم ترجيح پست هاي مردمي به جاي پست هاي دولتي كه همان با مردم در ميان مردم و براي مردم بودن را برايم لذت بخش مي نموده است .

من از نسلي هستم كه صداقت در عمل و جانفشاني را چاشني خدمت خود قرا ر ميداد نسلي كه بوي خدا و رنگ محبت و مودت داشت نسلي كه هنوز جنازه هاي مطهرشان در حال پيدا شدن است و هر از چندگاهي براي يادآوري ما توسط خدا پيدا مي شوند و در شهرهايمان تشييع مي شوند و اين آخرين تشييع غواصان دست بسته را ديديم كه چگونه با دست بسته تسليم نشده اند و شهادت را پذيرفتند و من متعلق به نسلي هستم كه نشنيدم كه شهيدان چگونه شهيد شدند و يا چگونه جانباز شدند و يا چگونه مردم آواره شدند و يا چگونه مردم به جبهه ها كمك مي كردند بلكه اين ها را به چشم خود ديده ام و خود نيز بخشي از آن هستم

من از نسلي هستم كه در تمامي صحنه هاي رزمي فرهنگي جنگي و سازندگي حضورداشتم و در تمامي اين صحنه هاي آنان كه در راه خدمت ترور شخصيت و ترور فيزيكي شده اند را ديده ام .

من نشنيده ام كه اين مردم چگونه خود فرزندان خود را آماده نبرد مي كرده اند و تمامي سرمايه خود را ميدادند كه به جبهه كمك شود بلكه آنرا به چشم خود ديده ام

و در نهايت ۳ نسل متفاوت و به هم پيوسته را ديدم كه چگونه از الطاف خفيه و آشكار خداوند بهره مند بوده اند تا كه امروز من و شما خيلي راحت در سنگرهاي مختلف خدمت قرار بگيريم .

شايد برگشت به آن فضاي معنوي نسل اول در حال حاضر مشكل باشد ولي يادآوري آن روزها و قدر داني آن انسانهاي فداكار اصلا مشكل نيست و بيمه همه ما خون اين مخلصين است كه مي تواند موتور خدمت را به حركت در آورد ۰

و من نيز چنين هستم و اينگونه عمل مي كنم نه آن روزها را فراموش مي كنم و نه دوستان و انسانهاي آن زمان هارا فراموش مي كنم من هرگز دوستان اول انقلاب را فراموش نمي كنم من هرگز دوستان دوران انقلاب را فراموش نمي كتم من هرگز رزمندگان و دوستان دفاع مقدس و خانواده شهدا و ايثارگران و آزادگان را فراموش نمي كنم من هرگز دوستان دوران سازندگي و مسئوليتي خودم را فراموش نمي كنم من هرگز كساني كه براي اين شهر زحمت كشيده اند را فراموش نمي كنم و من هرگز درگذشتگاني كه در بين ما نيستند مثل صالح و بهروش را فراموش   نمي كنم و مهم تر از همه لطف خداوند را در حق خودم فراموش نمي كنم و هميشه شاكرم و من هرگز خوبي هارا فراموش نمي كنم و من هرگز از مردم جدا نمي شوم و در غم و شادي آنان خود را شريك ميدانم من دولت هاي متفاوتي را تجربه كردم و خود نيز مسئوليت هاي متعددي را تجربه كردم ميدانم چگونه خداوند به آدم عزت      مي دهد و يا چگونه عزت از آدم سلب مي شود ولي بدي هايي كه در حق من مي شود به سرعت گذشت مي كنم و ظلم هايي كه در حق من ميشود را مي بخشم ولي هرگز فراموش نمي كنم چرا كه موجب تجربه من مي شود و راهكاري براي آينده مي شود و فكر مي كنم اين ها رمز ورود پي در پي من در هر چهاردوره شورا است و باز هم از لطف خداوند و همت مردم تشكر مي كنم گرچه اين دوره بخاطر ضعف برگزاركنندگان انتخابات كمي دير به شورا آمديم ولي بالاخره آمدم .

من روزي و روزگاري براي حضور در جلسه شوراي شهر از سوي بعضي از اعضاي شورا علي رغم داشتن نمايندگي از سوي شهردار منع مي شدم و مقالات زيادي در توجيه عملشان در مطبوعات انتشار ميدادند و من صبر ميكردم و با خود ميگفتم مردمي كه براي آمدن در خانه نمايندگان خود مشكل داشته باشند حتما انحراف در عملكرد بوجود آمده كه با متانت و صبوري بايد آن را حل كرد كه همه مسئولين و شهروندان خيلي راحت بتوانند در جلسات شورا شركت كنند همانطور كه حضور مستمع آزاد را قانون كرده اند من هرگز اينها را فراموش نمي كنم چرا كه حداقل فايده عدم فراموشي آن اين است كه خودم مرتكب چنين خطايي نشوم وظيفه ما كه نسل اول و دوم و سوم را درك كرديم بسيار مهم تر والاتر و حساس تر از نسلهاي جديد است چرا كه اگر خطايي از ما سر بزند آگاهانه تر مي باشد و طبيعتا جرم آن سنگين تر است من وقتي شهر اول انقلاب خود را به ياد مي آورم و با شهر فعلي مقايسه مي كنم ميتولانم به جرات اعلام كنم كه تفاوت از زمين تا اسمان است وقتي شهر خودم را هم با ساير شهرها كشور هم مقايسه مي كنم باز هم نمره منفي نمي دهم ولي وقتي طبع مردم شهر خودم رابسيار بالا و والا مي بينم بايد اعلام كنم نسبت به طبع مردم كه همانا داشتن شهري زيبا و برخوردار است عقبيم و بايد تلاش مضاعف و خالصانه ايي مثل نسل اولي را انجام دهيم الحمدالله امروز يكي از پرورش يافتگان نسل اول و دوم انقلاب با استعانت از خون شهيدان و كمك خداوند و دعاي مردم مظلوم عرصه تحولات عظيمي در شهر شده است كه من باورم اين است كه تحمل و صبوري شهروندان ساري مورد توجه خداوند قرار گرفت و هديه ايي به صابران داده است كه همه بايد هم شاكر خداوند و هم قدردان اين شهردار باشيم تا آنچه شايسته مردم با معرفت ساري است بصورت پروژه هاي اساسي يكي پس از ديگري اجرائي شود لذا يكبار ديگر همان طرح حمايت از شهردار را كه در دوره سوم شورا تقديم كرده ام و وظيفه همه دستگاه را در آن مشخص كرده ام كه طبق قانون مردم و نهادها و دستگاههاي دولتي چه وظايفي در انجام اين طرح دارند را مورد تاكيد قرار مي دهم و انشاالله در فرصت ديگر عملكرد هريك از كساني كه قانونا وظايفي  را داشته اند و انجام داده اند و آناني كه وظايف خودشان را انجام نداده اند را مورد ارزيابي قرار خواهم داد .

در پايان اعلام مي كنم همانطور كه در قسم نامه شوراها آمده است و قانون اساسي و قوانين موجود به آن تاكيد دارد ما شوراي شهر هستيم و نه شهرداري لذا شوراي اسلامي در انجام وظيفه مربوط به شهرداري خود را محصور كرده است و اين انحصار بايد شكسته شود و ما بايد روشي را به قانونگذار ارائه كنيم كه شوراي اسلامي شهر قدرت اداره شهر را دارد و امروزه در تمامي كشور هاي پيشرفته اكثر يا تمامي امور يك شهر در مديريت شهري واحد اداره مي شود كه مسئول مستقيم آن شوراي شهر يا شهرداري مي باشد .

اين پذيرفته نيست كه شهروندان يك شهر مشكل آب و برق و گاز و يا گراني و بيكاري و يا ورزشي و فرهنگي داشته باشند ولي نمايندگان آنان در شوراي اسلامي شهر ناتوان از حل آن يا حتي بدست آوردن اطلاعات آن باشند و از طرفي شوراهاي اسلامي نيز با پرهيز از ورود جزئيات امور شهرداري خود را نبايد غرق در شهرداري كنند و بايد اعمال صرفا نظارت در امور شهرداري و تصويب آئين نامه ها و راهكارهاي اساسي جايگاه خود را ارتقاء دهند و بايد با عمل و اعمال فشار به دولت آنان را وادار كنيم كه ۲۳ وظيفه ايي را كه قرار بود به شوراهاي اسلامي واگذار كند هر چه زودتر آنرا اجرائي كند و دبيرخانه هماهنگي كليه ادارات و نهادهاي شهرستاني بايد در شوراي شهر مستقر شود در غير اينصورت در هر دوره شورا از وجود افراد كاردان و كارشناس كاسته خواهد شد و شوراها همان شوراي شهرداري باقي خواهند ماند .

خدايا چنان كن سرانجام كار                                   تو خشنود باشي و ما رستگار